راز | ||
مقدمه یک سال پیش زندگی ام از هم متلاشی شد. تاسر حد مرگ کار میکردم. ناگهان پدرم فوت کرد ورابطه ام باهمکاران وعزیزانم دچار اغتشاش شد. در آن موقع حتی ب ذهنم هم خطور نمیکرد ک در کمال یأس و ناامیدی موهبتی الهی نصیبم شود. ب دلیل موفقیت پیش امده، ب رازی بینظیر نگاهی اجمالی انداختم. ب راز زندگی،ک درواقع کتابی یکصد ساله بود و دخترم آن را ب من داده بود. من ردیابی قضیه راز را در سراسر تاریخ شروع کردم . اینکه بیشتر مردم از آن خبر داشتند برایم باور نکردنی بود آن هم بزرگ ترین افراد در طول تاریخ مثل: افلاطون ، شکسپیر ، نیوتن ، هوگو ، بهتون ،... ناباورانه از خود پرسیدم : چرا تک تک مردم از این قضیه خبر ندارند؟ در اشتیاقی مبنی بر درمیان گذاشتن این راز با مردم جهان می سوختم و از این رو جستجویِ افراد درقید حیاتی را ک از این راز خبر داشتند ، شروع کردم. سرو کله ی آنها یکی پس از دیگری پیدا شد.
[ دوشنبه 96/6/27 ] [ 9:19 عصر ] [ ترانه قاسمی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |